بازی هورایزن زیرو داون (Horizon Zero Dawn ) ، با نمایش دنیایی پسا پساآخرالزمانی که در آن، انسان به یک موجود قبیله نشین بدل شده و دایناسورهایی رباتیک در آن پرسه میزنند، همه چشمها را به خود خیره کرده است.
اکنون که بازی Horizon Zero dawn رسما در وبسایت PSPro قابل خریداری است، با هم نگاهی به این بازی میاندازیم و بیشتر با آن آشنا میشویم با آپرا گیم همراه باشید.
بازی Horizon Zero Dawn چیست؟
Horizon Zero Dawn یک بازی اکشن ماجرایی سوم شخص است که توسط استودیو Guerrilla Games ساخته شده و اولین بازی این کمپانی پس از سری Killzone است.
این استودیو که بیش از یک دهه را صرف ساخت بازیهای شوتر Killzone کرده بود، در حرکتی جسورانه، به سراغ یک بازی اوپن ورلد رفته و تجربهای جدید را با بازی Horizon Zero Dawn از سر گذرانده است. کمپانی سونی نیز کاملا از این استودیو پشتیبانی کرده و دست این استودیو را برای زنده کردن ایدههایشان، کاملا باز گذاشته است. ساخت بازی Horizon Zero Dawn، از سال 2011، به سرپرستی جان گونزالز، به عنوان نویسنده بازی، آغاز شد و پس از چندین بار تأخیر، عرضه شده است.
داستان بازی Horizon Zero Dawn چیست؟
سالهاست که دیگر نسل بشر، بر قله زنجیره غذایی سلطه نمیکند. بازی Horizon Zero Dawn دنیایی را نشان میدهد که توسط رباتهای عظیم و خطرناک اشغال شده است و وجود آنها، نقشی اساسی در داستان بازی Horizon Zero Dawn دارد. استودیو Guerrilla Games تا کنون در سربسته نگه داشتن داستان بازی خود موفق بوده است و بهتر است که خودتان بازی را تجربه کنید و از راز داستان آن، پرده بردارید.
بازی از زاویه دید قهرمان آن، آلوی تعریف میشود که عضوی جدید از قهرمانان نمادین کمپانی سونی و بازیهای ویدیویی خواهد بود. لنس ردیک، بازیگر سریالهایی چون Fringe، The Wire و فیلم John Wick، به عنوان صدا پیشه در بازی حضور دارد.
مروری بر وقایع هورایزن زیرو داون
حال که متوجه اتفاقات قبل از جریان فعلی بازی شدید، وقت آن است که سراغ روایت اصلی آن برویم. در قلب سرزمینهای قبیله نورا، الوی (Aloy)، دختری است که از بدو تولد از قبیلهاش طرد شده است. مردی به نام راست (Rost) که او هم از قبیله رانده شده است، سرپرستی الوی را بر عهده دارد. اصولا افرادی که از قبلیه طرد شدهاند در گذشته جرم سنگینی را انجام دادهاند و افراد قبیله با پرخاشگری هرچه تمامتر با آنها برخورد میکنند.
اما الوی از بدو تولد و بدون اینکه کار خاصی انجام داده باشد از نورا رانده شده است. همین موضوع درکنار پیدا کردن مادرش، انگیزهای برای الوی میشود تا از همان زمان کودکی خود را برای مسابقهای به نام Proving آماده کند. با تمام کردن این مسابقه او در قبیله پذیرفته میشد و در صورت اول شدن، اعضای بالارتبهی نورا خواستهی او را برآورده میکردند.
بهتر است تا دیر نشده در مورد دستگاهی به نام Focus نیز صحبت کنم. الوی در دوران کودکی خود بهطور اتفاقی به درون یکی از خرابههای هزار سال پیش سقوط میکند. در آنجا دستگاه فوکوس را پیدا میکند و برخلاف تلاشهای راست، آن را پیش خود نگه میدارد. این ابزار که از زمان انسانهای قدیمی بهجای مانده است، ویژگیهای مختلفی دارد و علاوهبر متصل بودن به یک شبکهی گسترده، اطلاعات زیادی را درون خود جای داده است. فوکوس نقش کلیدیای در روند داستان و گیمپلی هورایزن ایفا میکند.
روز مسابقه فرا میرسد و الوی با وجود چالشهای متعدد، موفق میشود جایگاه اول را مسابقه کسب کند. اما این شادی دوام چندانی ندارد؛ چرا که قبیله همان موقع تحت حملهی گروهی به نام The Eclipse قرار میگیرد. تعداد زیادی از اعضا کشته میشوند و درست زمانیکه الوی هم با مرگ فاصلهی چندانی ندارد، راست به کمک او آمده و با فدا کردن خودش، جان الوی را نجات میدهد.
الوی سپس به کمک دستگاه فوکوسی که درکنار یکی از قاتلان پیدا کرده بود، بهدنبال دلیل حملهی آنها میگردد. مشخص میشود که هدف قاتلان از حمله به قبیله درواقع کشتن الوی بوده است. آن هم بهدلیل شباهت زیاد او به زنی که تصاویرش در فوکوس ذخیره شده بود. آن شخص درواقع همان الیزابت سوبک است.
ماجراجوییهای الوی برای پیدا کردن پاسخ او را به سرزمینهای دوردستی میبرد. الوی در مسیر خود با افراد زیادی برخورد میکند و با قبیلههای دیگر هم آشنا میشود. اما هدف اصلی او کندوکاو در خرابههای هزار سال پیش و پیدا کردن سوالی است که به خاطرش سالها تمرین کرد. اما پاسخ سؤال الوی به این سادگیها نیست و این سؤال به ظاهر ساده، او را درگیر ماجرایی به قدمت هزار سال میکند.
هیدیز به کمک گروه Eclipse قصد داشت که هدف خود را عملی کند و با فعال کردن رباتهای فارو، دنیا را بار دیگر از بین ببرد. اما این بهمعنی پایان همیشگی دنیا بود؛ چرا که دیگر گایا نبود که زمین را مجددا بازسازی کند. هیدیز به کمک یکی از برجهای مخابره قصد داشت تا به هدفش برسد. این برج در نزدیکی مریدین، پایتخت قبیلهی کارجا قرار داشت. هیدیز و ارتشش برنامه داشتند تا به این شهر حمله کنند و کنترل کامل منطقه را بهدست بیاورند. با اینکه در همان زمان هم هیدیز توانسته بود تعدادی از رباتهای فارو را به زندگی برگرداند، اما تعداد آنها در مقایسه با رباتهایی که به کمک این برج فعال میشدند قابل مقایسه نبود.
گایا پیش از مرگ خود وسیلهی لازم برای ازبینبردن هیدیز را به الوی نشان داد؛ دستگاهی به نام Master Override. پس از یک جنگ طولانی الوی و یارانش موفق میشوند هیدیز و رباتهایش را شکست دهند. البته این اتفاقی است که در ظاهر رخ داد. در صحنههای پایانی بازی دیدیم که هیدیز به دلایل نامشخص هنوز فعال است و از آن شوکهکنندهتر، سایلنس او را گیر میاندازد. سایلنس به هیدیز میگوید که هنوز خیلی چیزها است که در موردش صحبت نکردهاند؛ مانند هویت فرستندگان آن سیگنال مرموزی که زیرمجموعههای گایا را غیرفعال کرد. سپس به یکی از هوروسها نگاه میکند و بازی در همینجا به پایان میرسد.
مشخص شد که سایلنس کسی بوده است که برای اولینبار هیدیز را پیدا کرده است. به او صدایی برای برقراری ارتباط داد و او را از اتفاقات دنیای آن زمان باخبر و سپس گروه Eclipse را راهاندازی کرد. مدتی پس از این اتفاقات هیدیز از سایلنس بینیاز شد و قصد کشتن او را داشت. سایلنس اما از این موضوع خبردار شد و توانست فرار کند.
باتوجهبه صحنهی پایانی بازی میتوان گفت که سایلنس میدانست که Master Override هیدیز را بهطور کامل از بین نمیبرد. درواقع از الوی سواستفاده کرد تا به اهداف خودش برسد و دوباره کنترل هیدیز را بهدست آورد. مشخص نیست که این شخصیت مرموز دقیقا چه اهداف شومی را دنبال میکند. موضوعی که مطمئنا در فوربیدن وست آشکار خواهد شد.
اکانت قانونی Horizon Forbidden West برای PS4 و PS5
نقد و بررسی بخش گیم پلی بازی هورایزن: زیرو داون
با نگاهی ساده به عناصر گیمپلی و نقشآفرینیِ “هورایزن” میتوان تاثیراتی از عناوینی نظیر “ویچر 3″، “مس افکت” و “فارکرای” را در آن یافت. اگر این ویژگیها به خوبی با هم ترکیب نشوند یا به اندازهی کافی پخته نباشند، ممکن است فقط به مخلوطی بیهویت از چند عنوان شاخص تبدیل شود. اما “گریلا گیمز” ریسک استفاده از ویژگیهای محبوب عناوین دیگر و مقایسه با آنها را به جان خریده است و سعی داشته ترکیبی بینقص را تحویل بدهد و خوشبختانه این رویکرد تا حدی جواب داده است.
“هورایزن” را صرفا نمیتوان یک عنوان نقشآفرینی نامید؛ زیرا خبری از تصمیمهای سرنوشتسازی که روند بازی را تغییر میدهد نیست و انتخاب دیالوگ را فقط میتوان واکنشی از سوی مخاطب به بازی خواند. شخصیسازی در مرحلهای قرار ندارد که گیمپلی بازی را دگرگون سازد و از همه مهمتر نقش و رفتار “ایلوی” را نمیتوانید به طور کامل در اختیار بگیرید.
همهی اینها را میتوان ناشی از تصمیم گریلا برای حفظ کردن سکان هدایت بازی و نگه داشتن بازی در مسیری که باید طی شود دانست. با این حال به اندازهای کافی عناصر نقشآفرینی در بازی تزریق شده است که حس آزادی عمل را منتقل کند و تجربه بازی صرفا به سمت یک بازی اکشن ماجراجویی نرود.
ابزارهای اصلی شما در این بازی بسیار ساده و ابتداییست. ابزارهای مانند نیزه، تیر و کمان و … . اما اشتباه نکنید، شاید این ابزارها ظاهری ساده داشته باشند ولی هرکدام از آنها کاربردی خاص برای مبارزه با 26 نوع ربات خاصم یا انسانهایی که مجبور به مبارزه با آنها در این بازی هستید را دارا هستند. هرکدام از رباتها نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود را دارند و نحوه انتخاب ابزار مبارزه شما با آنها نقشی کلیدی در شکست یا پیروزی دارد.
جدا از آن، در طی روند بازی و با بروزرسانی این ابزارهای مبارزه، هرکدامشمان مجهز به چند نوع مهمات میگردند که انتخاب نوع مهمات نیز در روند پیروزی شما تاثیر گذار خواهد بود. اما زیبایی سلاح های شما زمانی به اوج خود میرسد که مجبور میشوید در طی مبارزه اقدام به تغییر لحظهای سلاح و مهمات کنید. در کنار این گستردگی از سلاح، شما مجهز به تلههایی هستید که قبل از ورود به صحنه مبارزه و یا طی آن میتوانید برای پیروزی هرچه سریعتر از آنها استفاده کنید.
دیگر لحظات جذاب و هیجان انگیز بازی هوریزان زیرو دان ، مواقعی هستند که شما مجبور میشوید به انسانها حمله کنید؛ اما این لحظات بیشتر حین انجام مراحل اصلی اتفاق میافتد. زمانی که با یک ربات میجنگید باید از روشها و تکنیکهای مختلف برای شکست دادن آنها استفاده کنید، اما نبرد با انسانها کمی سختتر از رباتها میباشد و ازپا در آوردن آنها زمان بیشتری میبرد و به دقت بیشتری نیاز دارد.
علاوه بر اشراف به سلاحها، این بازی مملو از تکنیکهاییست که در طی روند داستان باید آنها را کسب کنید. تکنینکهایی مانند کشتن در خفا یا افزایش قدرت تمرکز جهت هدف گیری. یکی دیگر از نکات مهم در سیستم مبارزه این بازی انتخاب مناسب لباس و زره برای موقعیتهای مختلف است. هرچه بیشتر در روند بازی پیشروی کنید نیاز شما برای تهیه و استفاده از این زرهها بیشتر مشاهده میشود. هر کدام از آنها قابلیتی متفاوت را داراست و انتخاب زره درست با توجه به موقعیت میتواند نقشی کلیدی در پیروزی یا شکست داشته باشد.
در کنار همه امکانات موجود برای مبارزه، نحوه قرارگیری شما در موقعیتهای مبارزه و زمانبندی مناسب برای جاخالی دادن یا استفاده از امکانات بازیابی سلامت و دریافت آسیب کمتر نیز بخش مهمی از تکنیک شما در مبارزه را تشکیل میدهد.
نقد و بررسی بخش گرافیک بازی Horizon Zero Dawn
از نظر گرافیکی و فنی، هورایزن یک دستآورد تمام عیار برای گوریلا گیمز تلقی می شود. گرافیک بازی بسیار چشم نواز است و به جز باگ های جزئی که همواره در بازی های Open-World به چشم می خورند و اجتناب ناپذیر به نظر می رسند، نکته ای به چشم نمی خورد که این حقیقت را زیر سوال ببرد.
آب و هوای بازی ظاهراً به صورت داینامیک دچار تغییر می شود و چرخه روز و شب هم باعث شده ارتباط عمیق تری با دنیای خشن هورایزن برقرار کنید؛ چرا که هیچ چیز هیجان انگیزتر از شکار ربات های عظیم الجثه در کولاک یا شکار ربات های درنده در تاریکی کور کننده نیمه شب نیست. نورپردازی، نقشی اساسی در القای اتمسفر محیط بازی داشته و انصافاً باید کلاهمان را به احترام گوریلا گیمز از سر برداریم که با سخت افزار نسبتاً قدیمی و سال خورده پلی استیشن 4، چنین موفقیت عظیمی کسب کرده اند.
حقیقت امر اینست که به هیچ وجه انتظار نداشتم گوریلا گیمز توانسته باشد محیط هایی به این حد بزرگ و شلوغ طراحی کند. حتی بعد از تجربه بخش های آغازین گیم پلی، باز هم تصورم این بود که امکان ندارد از این به بعد شاهد صحنه های شلوغ تر و دشمنان پر جزییات تر باشم. اما هرچه بیشتر در بازی پیش می روید، گوریلا گیمز بیشتر غافلگیرتان می کند و در نهایت کار به جایی می رسد که عملاً دستیابی به چنین موفقیتی در زمینه فنی را روی سخت افزار پلی استیشن 4 غیرممکن می خوانید.
نقد و بررسی بخش موسیقی و صداگذاری بازیHorizon Zero Dawn
بخش موسیقی و صداگذاری بازی Horizon Zero Dawn بهطور شگفتانگیزی به غنای تجربیات بازیکن افزوده و به خلق فضایی عمیق و جذاب کمک میکند. موسیقی متن، که توسط گوستاوو سانتائولایا، برنده جایزه اسکار، ساخته شده است، نه تنها احساسات شخصیتها را به خوبی منتقل میکند، بلکه با ترکیب سازهای سنتی و مدرن، به زیبایی دنیای پسا-apokaliptic بازی جان میبخشد. نغمههای دلنشین و گاهی اوقات حزنآلود، بازیکن را به سفری احساسی در میان مناظر خیرهکننده و موجودات عجیبوغریب هدایت میکند و حس کنجکاوی و اکتشاف را به او القا میکند.
صداگذاری بازی نیز در ایجاد یک تجربه immersیو و بلادرنگ نقش اساسی ایفا میکند. هر صدای محیط، از زوزه باد در دشتهای وسیع گرفته تا صدای قدمهای روباتهای عظیم، به واقعیت دنیای بازی افزوده و حس حضور در یک جهان زنده را به بازیکن منتقل میکند. همچنین، دیالوگها با دقت و تأمل نوشته شدهاند و به شخصیتها عمق و جذابیت میبخشند. بهطور کلی، موسیقی و صداگذاری Horizon Zero Dawn بهطرز بینظیری با هم ترکیب شدهاند تا یک تجربه صوتی فراموشنشدنی را برای بازیکنان رقم بزنند.
در کنار همه امکانات موجود برای مبارزه، نحوه قرارگیری شما در موقعیتهای مبارزه و زمانبندی مناسب برای جاخالی دادن یا استفاده از امکانات بازیابی سلامت و دریافت آسیب کمتر نیز بخش مهمی از تکنیک شما در مبارزه را تشکیل میدهد.