بازی Indiana Jones ، لذت ایندیانا جونز بودن :
اگر به یک توسعهدهنده بازی که خیلی هم جوان نباشد، حق انتخاب این را میدادید که یک فیلم یا سریال کلاسیک را انتخاب کند تا بازی جدید خود را براساس آن تولید کند و هیچ محدودیت مالی یا زمانی هم نداشته باشد، چقدر احتمال دارد که او مجموعه ایندیانا جونز را انتخاب کند؟
برخلاف تصور اکثر ما، مجموعهای که استودیو لوکاس فیلم خلق کرد هر چیزی که لازم بود تا یک بازی ویدیویی هیجانانگیز باشد را داشت. این مجموعه شامل سفر به مکانهای عجیب و غریبی مملو از اسرار پنهان باستانی بود که منتظر بودند تا یک نفر از آنها رمزگشایی کند. منبعی ناتمام از آدم بدها که میتوانید آنها را زیر باد مشت و لگد بگیرید یا با گلوله از پا درآورید و همچنین انزواطلبانی قدرتمندتر که میشد آنها را باسهای بازی در نظر گرفت.
تعقیب و گریز با وسایل نقلیه مختلف در جاده، روی آب یا در آسمان. سرگرمیهای معماگونهای که اندکی فرصت خستگی در کردن از وقایع اکشن و هیجانانگیزی که در حال رخ دادن در جای دیگری است به شما میدهد و کمی عمق هم به بازی اضافه میکند. جمع همراهانی که اجازه میدهند تا از مسخرگی تعامل افراد غیرقابل بازی با یکدیگر، لذت ببرید؛ تعاملاتی که گاهی عاشقانه نیز میشوند.
اگر همه این موارد را در نظر بگیرید، سخت نیست تصور کنیم که چگونه استودیوی سوئدی ماشین گیمز دعوت بتسدا برای تولید بازی Indiana Jones and the Great Circle را قبول کرده است. بازیای که بهنظر میرسد در استفاده از المانهای سینمایی مجموعهای که بیش از چهار دهه از عمر آن میگذرد، خساست بهخرج نداده است.
با وجود تمام این عناصر خام و باکیفیتی که در دسترس بازیسازان بوده، چرا ما در طول این مدت شاهد عرضه نسخههای بیشتری از این بازی نبودهایم؟ پتانسیل این مجموعه برای تبدیل شدن به بازی ویدیویی از همان روز اول هویدا بود و دلیل اینکه فیلم Raiders Of The Lost Ark یک سال پس از اکران و در سال ۱۹۸۲ بهعنوان یک بازی ویدیویی راه به کنسول VCS آتاری پیدا کرد نیز همین بود.
دلیل این کمبود نسخههای بازی شاید این بود که در آن زمان وفادار بودن به المانهای این منبع بزرگ و محبوب سینمایی، کار سختی بود. اتفاقی نیست که اکثر بازیهای مستقلی که براساس این مجموعه ساخته شدند مسیری غیرمستقیم و نامنطبق بر روایت اصلی، با گرافیک مبتنیبر لگو را برای آن انتخاب کردند؛ مانند کاری که با بازی Assassin’s Creed: The Fate Of Atlantis انجام دادند. اما تجربه زیاد استودیو ماشین گیمز در کشتار نازیها حداقل یک نقطه شروع محکم برای ساخت این مجموعه برایشان فراهم کرد. در ادامه این مطلب با آپرا گیم همراه باشید تا بیشتر به ماجراجوییهای این استودیو در جریان ساخت این بازی بپردازیم.
داستان بازی Indiana Jones
داستان بازی Indiana Jones and The Great Circle، در دهه ۴۰ میلادی روایت میشود؛ جایی که فاشیستها در ایتالیا و نازیها در آلمان در اوج قدرت به سر میبرند و Indiana نیز مشغول به تدریس تاریخ و باستانشناسی است. اما روزمرگی زندگی او، در یکی از شبها کاملا از بین میرود؛ جایی که مرد غول پیکری وارد موزه دانشگاه شده و یکی از آثار باستانی موجود در آنجا، یعنی گربه مومیایی شده، را میرباید و حسابی از خجالت ایندینا نیز درآمده و او را بیهوش میکند.
بعد از به هوش آمدن و جستوجو در صحنهی جرم، ایندینا موفق به پیدا کردن گردنبندی میشود که توسط سارق به جا مانده و از آن جایی که نمیتوان انتظار داشت کسی با قوه ماجراجویی و کنجکاوی Indiana بتواند دست روی دست بگذارد، او کلاه و شلاق معروفش را برداشته، چمدان سفرش را میبندد (به معنای واقعی کلمه) و رهسپار یک ماجراجویی پر فراز و نشیب میشود تا از رازها و اتفاقات مربوط به سارق، گربه مومیایی شده و مهمتر از همه، The Great Circle، باخیر شود.
اما پس از سه یا چهار ساعت اول بازی و سفر به مصر، بازی ارزشهای روایی، سکانسهای جذاب و اتفاقات هیجانانگیزش را رو میکند و به مخاطب ارائه میدهد. ریتم روایی داستان، تقریبا از این نقطه تا پایان بازی در هیچ بخشی افت محسوسی نمیکند و به خوبی میتواند مخاطب را در این مسیر، مشتاق و تشنه نگه دارد.
این که بازی مدام لوکیشنهای جدید و المانهای مختلف به روند بازی اضافه میکند، کمک شایانی به تجربه کرده تا طراوت و تازگی در طول داستان حفظ شود. صد البته از آن جایی که بازی Indiana Jones and The Great Circle یک اثر خطی نیست و سه منطقه قابل اکتشاف دارد، به نوعی دست مخاطب در سرعت پیشبرد حوادث اصلی باز است.
خرید اکانت قانونی Indiana Jones and the Great Circle برای PS5
لذت ایندیانا جونز بودن
ایندیانا جونز بهآرامی به قاب یک در چوبی تکهتکه شده فشار میآورد. نه برای یافتن قطعات مخفی یا آزمایش کردن تلهها بلکه او فقط سعی دارد آن را تا حد ممکن بیسر و صدا باز کند. لولاهای قدیمی در جیرجیر میکنند اما نه آنقدر بلند که به گوش نگهبان نازیای که ده قدم آن طرفتر ایستاده است، برسد. خوشبختانه، نگهبان به سمت دیگر و به یکی از همقطارانش که روی دیوارهای قلعه ایتالیایی و زیر نور بیرمق چراغها گشت میزند، نگاه میکند.
با توجه به انبوه صندوقها و کیسههای شنی که روی هم چیده شده است، میتوان گفت که آنها تنها نیستند. دیگر خادمان وفادار میهن نیز با انگشتهای آماده بر ماشه در همین نزدیکی کمین کردهاند. فرصت زیادی برای تشدید وخامت اوضاع وجود دارد اما پنجره کوچکی برای حل و فصل متمدنانه مشکلات نیز باقی مانده که به سرعت در حال بسته شدن است.
ایندیانا پس از جستجو برای یک ابزار بهدرد بخور، یک بیل را از گاری نزدیک خود بیرون میکشد و به سوی نزدیکترین نگهبان میرود. نگهبان ناگهان سرفه میکند. قهرمان داستان ما زیر لب زمزمه میکند:«برنگرد». او تمام وزن خود را بر روی بازوی چپش میاندازد و در لحظه مناسب از آن برای تقویت قدرت بازوی راستش استفاده میکند و با تمام قدرت بیل را بر نوک کلاه دشمنش فرود میآورد. مرد فرو میریزد، کلاهش به هوا پرتاب میشود و سلاح موقتی ایندیانا بهطور مضحکی از دسته شکسته میشود.
این لحظهای است که از دل یکی از بازیهای مجموعه «ولفنشتاین» ساخته استودیو ماشینگیمز بیرون آمده و با جذابیت مشهورترین باستانشناس جهان در هم آمیخته است. با اینکه این نوع از توالیهای اکشن و مخفیانه، هسته اصلی بازی فوقالعاده و مبتنیبر کشتار نازیهای این توسعهدهنده یعنی «ولفنشتاین» را شکل میداد اما حالا تنها بخشی از تجربهای بسیار بزرگتر است که شامل اکتشاف، حل معما، مشتزنی، تاب دادن شلاق، غرق شدن در ماسه روان و پوشیدن لباس کشیش برای سر درآوردن از پشت صحنه اتفاقات در واتیکان میشود.
استودیو ماشینگیمز از تقلیل دادن فانتزی ایندیانا جونز به یک چرخه تکراری خشونت خودداری میکند و در عوض، آنها بهطور مداوم دنبال ایجاد تنوع در ماجراجوییهای این نمایش هستند. ینس اندرسون، کارگردان بخش طراحی این بازی میگوید:«ما نمیخواهیم که این بازی را یک «یا این یا آن» تعریف کنیم. جریان بازی مانند یک ترن هوایی بین لحظات بسیار پرتنش در صحنههای اکشن و سپس لحظات معمایی و فوقالعاده آهسته و دوباره اکشنی که کاملا متکیبر هسته سیستمهای اصلی بازی است، نوسان میکند. ما از همه این لحظات در بازی استفاده میکنیم.»
احترام ایندی به مقبرههایی که در آنها کاوش میکند، بدون شک بخشی از جذابیت او است. در یکی از صحنهها، او سرباز نازیای که یک آمفورای باستانی (کوزهای با دو دسته و یک گردن باریک که متعلق به یونان یا رم باستان است) را مثل گلدانی در اتاق نشیمن خانهاش زمین میاندازد، توبیخ میکند و میگوید:«میدونی اون چقدر قدیمی بود؟» با این حال، شخصیت درخشان او با تمایلی که به اشتباه کردن از جمله سر خوردن و افتادن چه بهصورت واقعی و چه بهصورت نمایشی دارد، به تعادل میرسد. توردسون-بیورک میگوید:«او بسیار خاکی است. او بدون نقص نیست. او ورزشکار و دست به آچار است اما در عین حال بهاندازه یک ابرقهرمان دست نیافتنی نیست.»
این انسانیت در بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ که وقایع آن از نظر زمانی بین «مهاجمان صندوقچه گمشده» و «آخرین جنگ صلیبی» و دقیقا در سال ۱۹۳۷ قرار دارد، در مرکز توجه است. توردسون-بیورک میگوید:«این دقیقا همان زمانی است که ایندی و ماریون یک جدایی دردناک را پشت سر گذاشتهاند بنابراین وقتی یک ماجراجویی جدید از راه میرسد، جستجوی گنجهای گمشده برای او راهی است تا از آن وضعیت دردناک رهایی یابد.»
در این نسخه، بهانهای که برای این ماجراجویی فراهم شده، حلقهای است که شامل مجموعهای از مکانهای معنوی مهم در سراسر جهان است که وقتی روی نقشه به هم متصل میشوند، یک حلقه کامل را تشکیل میدهند. همین موضوع باعث بهوجود آمدن فرضیهای توطئهآمیز است که انگار این ارتباط با برنامهریزی قبلی شکل گرفته است. این فرصت مناسبی برای بردن ایندی به سراسر جهان و بازدید از رم، مصر، هیمالیا، شانگهای و معابد سوخوتای در تایلند است. بنابراین شاید بتوان گفت که خود این ایده نیز مجبور بوده است طول اقیانوس را طی کند تا به خانه استودیو ماشینگیمز در شهر اوپسالای سوئد برسد.
نکات مثبت و منفی Indiana Jones and the Great Circle
بازی Indiana Jones and the Great Circle یک ماجراجویی پر فراز و نشیب، جذاب و هیجانانگیز است که بعد از مدتها، طعم ناب کشف رمز و رازهای باستانی را به مخاطب میچشاند.
نکات مثبت:
- مبارزات تن به تن و نزدیک دلچسب و جذاب
- داستانی با روایت مناسب و تعلیق بالا
- پرداخت بسیار جذاب شخصیت Indiana Jones
- اکتشاف پاداشمند و لذتبخش
- محتوای فرعی قابلقبول
- طراحی مرحله اصولی و استاندارد
- تعادل هوشمندانه مبارزات، پازلها و پلتفرمینگ
- گرافیک هنری و بصری فوقالعاده
- صداپیشگی و آهنگسازی عالی
نکات منفی:
- گانپلی بازی کمی خشک و کهنه است و جذابیت و کارآمدی لازم را ندارد
برخی مشکلات فنی و باگهای گرافیکی، خصوصا در مناطق آبی و هنگام شنا
هوش مصنوعی دشمنان بعضا عملکرد سینوسی از خود نشان میدهد