معمولا بازیهای کواپ و مبتنی بر همکاری تیمی از زمان کنسولهای سگا و نینتندو وجود داشتهاند و نمونهای از آنها را میتواند به ماریو و کنترا اشاره کرد که به صورت انفرادی و یا دو نفره قابل انجام بودند. از این نقطه تا سالها نوآوری چندانی در بازیهای کواپ دیده نمیشد تا این بازی a way out ساخته کمپانی تازه وارد Hazelight Studios در سال ۲۰۱۸ انقلابی جدید در بازیهای دو نفره همکاری محور به وجود آورد.
به دنبال موفقیت این بازی در نسل هشتم سازندگان عنوان It Takes Two را منتشر کردند که در همان سال به عنوان بهترین بازی سال ۲۰۲۱ دست پیدا کرد. جدیدترین اثر این کمپانی، بازی Split Fiction عناوین پلتفرمر و ماجراجویی را به سطحی بالاتر از حد انتظار میبرد.
راهنمای شکستن باس های پایانی در split Fiction
هر یک از باس های بازی Split Fiction با دقت طراحی شدهاند و ویژگیهای خاص هر مرحله بهگونهای در طراحی آنها گنجانده شده است. این رویکرد به نبردها عمق بیشتری میبخشد و تجربه کلی بازی را جذابتر میکند. طراحی بصری خارقالعاده باسها حسی از عظمت و هیجان را به این مبارزات اضافه میکند و لذت بازی را چندین برابر میکند. با وجود اینکه بازی همواره با عناصر غیر منتظره بازیکنان را شگفتزده میکند، در نهایت کدام باسها در بازی Split Fiction قویتر و سرسختتر هستند و در نهایت به عنوان غول مرحله آخر با شما روبرو خواهند شد؟
برای پاسخ به این سوال، باید در سفر پرخطر بازی Split Fiction همراه قهرمانان این بازی باشید و تواناییهایتان را به چالش بکشید. در این مقاله از پارسی گیم، قصد داریم سختترین مبارزات با باسها در بازی Split Fiction را بررسی کنیم؛ مبارزاتی که با وجود ظاهر کارتونی و فانتزی بازی، از نظر چالش و سختی چیزی از الدن رینگ کم ندارند، پس با ما همراه باشید.
Dentist
در اغلب موارد، مراحل جانبی متنوعی که در بازی Split Fiction ارائه میشوند، کمتر به سناریوهای مبارزهای میپردازند و بیشتر بر آزمایش با مکانیکهای خاص و تخیلی متمرکز هستند. اما یک استثنای قابل توجه در این روند کلی وجود دارد که در داستان فرعی جذاب تحت عنوان “پر از شیرینی” مشاهده میشود.
در این داستان، شما در نقش دندان شخصیت Mio به دنیایی ساخته شده از شیرینی و تنقلات سفر میکنید که به نوعی تداعیگر خوابهای کودکی است. در ابتدا این ماجراجویی ممکن است بسیار جذاب و خندهدار به نظر برسد، اما به تدریج به پایان این مرحله که شما را با یک اتفاق غیرمنتظره مواجه میسازد، همه چیز به هم میریزد. در نقطه پایانی این مرحله، بازیکنان به طور ناخواسته یک ربات خطرناک غولپیکر به نام دندانپزشک را احضار میکنند که به ابزارهای خطرناک مجهز بوده و ناگهان در این محیط شاد و رنگارنگ از کنترل خارج میشود.
با توجه به محدودیتهای حرکتی شما که در فرم دندان قرار دارید، فرار از حملات مداوم این باس فایت به چالشی جدی تبدیل میشود. برای شکست دادن این دشمن سرسخت، باید با دقت به الگوهای حملهاش توجه کنید و زمانبندی مناسبی برای ضد حملههای کوتاه داشته باشید، در حالی که در بسیاری از مواقع در معرض خطر قرار دارید و آسیبپذیر هستید.
اگرچه Dentist به عنوان یکی از باسهای بازی Split Fiction در نهایت چندان دشوار به نظر نمیرسد، طراحی زیبا و مکانیکهای مبارزهاش در میدان نبرد همچنان آزاردهنده خواهد بود. در نهایت، این باس فایت به عنوان یک انحراف غیرمنتظره و به یاد ماندنی از فرمول معمولی بازی عمل میکند و ترکیبی از کمدی و تنش واقعی را ارائه میدهد.
Ice King
در طول فصل اول فانتزی بازی، در فصل سوم، روایت داستان به طور مکرر بر ترسهای زویی از پادشاه یخی، که به نظر میرسد یک آنتاگونیست بدخواه باشد، تأکید میکند. توصیفات دقیق او این شخصیت را به عنوان موجودی شوم و تقریباً افسانهای به تصویر میکشد و با پیشرفت داستان، حس ترس و انتظار را افزایش میدهد.
این موضوع باعث میشود که ظهور نهایی او در اوج فصل به طرز غیرمنتظرهای شگفتانگیز باشد، زیرا به جای اینکه با یک غول بزرگ و ترسناک روبرو شوید، یک گربه کوچک و بازیگوش را میبینید که با انتظارات شما در تضاد است. اما این ظاهر اولیه چندان دوام نمیآورد و به محض اینکه Mio از توجه و نوازش او دست بکشد، ناگهان تغییر میکند و ماهیت واقعیاش به عنوان یک دشمن بزرگ و ترسناک نمایان میشود.
اکنون او دیگر شبیه یک گربه کوچک نیست و بازیکنان با موجودی غولپیکر و شاخدار روبرو میشوند که شباهت چندانی به گربه ندارد و چشم سومی به شکل الماس بر پیشانیاش دیده میشود. در این فرم، باس فایت پادشاه یخی به عنوان یک دشمن چالشبرانگیز خود را نشان میدهد و با استفاده از انواع تواناییهای ویرانگرش، بازیکنان را به دردسر میاندازد.
یکی از مهمترین سلاحهای او در نبرد، مجموعهای از حملات منطقهای (AOE) است که میتواند آسیبهای قابل توجهی به دشمنان وارد کند. همچنین، پرتابههای او تهدیدی دائمی به شمار میروند، بهویژه اگر میو و زویی خیلی نزدیک هم باشند، هر دو در خطر حمله قرار خواهند گرفت.
مبارزه با این باس فایت به عنوان یکی از چالشهای بازی Split Fiction نیازمند تمرکز و هماهنگی بالای هر دو بازیکن است. به همین دلیل اگر نتوانید الگوهای حمله این باس فایت را به دقت دنبال کنید یا در میانه نبرد حواستان پرت شود، احتمالاً هر دو بازیکن به شدت آسیب خواهند دید و مجبور به شروع دوباره مرحله خواهید شد. بنابراین برای پیروزی در برابر این باس فایت، علاوه بر مهارت و استراتژی، نیاز به همکاری مداوم دارید تا بر حملات قدرتمند او غلبه کنید.
Megalith
بدون شک، باس فایت مگالیث به عنوان یکی از دشمنان اصلی بازی Split Fiction و یک آنتاگونیست قدرتمند در طول ماجراجویی زوئی، تهدیدی دائمی و خطرناک در این فصل به شمار میآید. بر خلاف باس فایت پادشاه یخی که بیشتر در اواخر فصل به عنوان یک چالش نهایی ظاهر میشود، مگالیث در هر لحظه از این فصل حضور دارد و به طور مداوم شما و بچه اژدهایی که همراهتان هستند را تعقیب میکند.
وجود این باس فایت، سکانسهای تعقیب و گریز پرهیجانی را به وجود میآورد که در آن واکنشهای سریع و مانورهای استراتژیک برای فرار از چنگال او ضروری است.
با این حال، اگر بتوانید تا پایان چالشهای این فصل دوام بیاورید، بچه اژدهایان کوچک و ضعیفی که همراهتان هستند، به موجودات بزرگ و قدرتمندی تبدیل میشوند که میتوانید با کمک آنها با مگالیث مبارزه کنید. رویارویی با مگالیث در دو مرحله متفاوت انجام میشود که هر کدام نیازمند مجموعهای از مهارتهای خاص از سوی بازیکن است.
در مرحله اول باید سوار اژدهایان غولپیکر خودتان شوید و باس فایت مرحله را تعقیب کنید؛ البته در مسیرتان موانع معلق زیادی وجود دارند و به همین دلیل باید حواستان به نوار سلامتی هر بازیکن باشد.
زمانی که به اندازه کافی به این باس فایت نزدیک شوید، مرحله دوم مبارزه آغاز میشود. اینجا زویی و میو باید با هم همکاری کنند و همزمان روی بدن بزرگ مگالیث بپرند و به نقاط ضعف او ضربه بزنند تا نهایتاً این باس فایت نابود شود.
این مرحله جذاب ترکیبی از عناصر پلتفرمینگ و مبارزه است که شما را ملزم میکند تا در برههای از ماموریت خود از حملات این موجود جان سالم به در ببرید و وقتی به اندازه کافی قوی شدید، حملات او را پاسخ دهید و از نقاط ضعفش استفاده کنید تا او را شکست دهید.
Parking Attendant
در میان لحظات برجسته و پرتنش در فصل دوم بازی Split Fiction، مبارزه با باس فایت نگهبان پارکینگ به عنوان یک نقطه عطف به یاد ماندنی و غیرمنتظره در بازی نمایان میشود. این باس فایت عجیب و غریب به شکل یک گوی بزرگ است که اشعههای لیزری را به سمت بازیکنان شلیک میکند. این آنتاگونیست منحصر به فرد، در سکانسهای ناراحتکننده، لایهای از طنز کنایهآمیز را به داستان اضافه میکند که به طرز جالبی با تنش سنگینی که در این فصل بازی وجود دارد، در تضاد است.
قبل از رویارویی با این باس فایت نامتعارف، بازیکنان باید از مجموعه چالشهای مختلف عبور کنند که نیاز به استراتژی و مهارت بالایی دارد. پس از عبور از این چالشهای خطرناک، در نهایت با باس فایت نهایی این مرحله، نگهبان پارکینگ شرور، مواجه میشوید.
البته مبارزه با این باس فایت عجیب و غریب چندان شباهتی به نبردهای مرسوم در بازی ندارد. خطرات این نبرد به اندازه طراحی پیچیده این باس فایت و رفتار عجیبش به هیچ وجه قابل پیشبینی نیستند. از طرفی، محل رویارویی شما با این باس فایت سکوی باریکی است که فرصت خطا و اشتباه را برایتان باقی نمیگذارد و باید بسیار مراقب باشید.
با الگوی حملات پیچیده این باس فایت، زمان برای استراحت نخواهید داشت و نگهبان پارکینگ مدام به سمت شما شلیک میکند که نه تنها مهارت، بلکه صبر و استراتژی شما را هم به چالش خواهد کشید. موفقیت در این شرایط تنها زمانی حاصل میشود که بتوانید از فرصتهای زودگذر به نفع خود استفاده کنید و زمانی که یک نقطه ضعف از این دشمن راه ورود و نفوذ را برایتان باز میکند.
در این لحظات حساس، شما باید با دقت و هماهنگی عمل کنید. به این ترتیب، میو در زمان مناسب باید به داخل بدنه مکانیکی این باس فایت نفوذ کرده و سیستم دفاعی آن را از درون مختل کند، در حالی که زویی باید از این فرصت استفاده کرده و با شلیکهای حسابشده و حملات قدرتمند از بیرون به آن حمله کند. ترکیب این همکاری پرخطر به تدریج سیستم دفاعی این باس فایت را تضعیف کرده و در نهایت شما میتوانید این باس فایت کروی عجیب و غریب را از بین ببرید. پس از غلبه بر این دشمن، شما به عمق پیچیدگیهای تلخ روایت Split Fiction سوق داده خواهید شد.
Hydra
در طول فصل هفتم بازی، شخصیتهای میو و زوئی با یکی از عجیبترین باسهای بازی Split Fiction به نام هیدرا روبرو میشوند، موجودی ترسناک و چند سر که دقیقاً مانند هیولای کارتون هرکول قادر به بازسازی سرهای قطع شدهاش است. این فصل شامل مسیرهای پیچیده و موانع جانبی است که نیاز به همکاری هماهنگ بین میو و زویی دارد. این دو شخصیت باید در محیطهای خطرناک حرکت کنند تا در مرکز هر سطح دوباره به هم بپیوندند.
زمانی که آنها در کنار هم هستند، توانایی ترکیبی برای آزاد کردن انرژی معنوی خود به عنوان یک حمله متمرکز را به دست میآورند و سرهای هیدرا را یکی پس از دیگری قطع میکنند. با این حال، بازی به ماهیت اسطورهای هیدرا وفادار است و این پیروزی موقتی خواهد بود. هر سر بریده شده دوباره رشد کرده و قویتر از قبل میشود و در نهایت به این موجود اجازه میدهد که بازیکنان را شکست دهد و هر دو را ببلعد.
با وجود موفقیت اولیه در این مرحله، زمینه شکست این باس فایت در ادامه برایتان فراهم میشود. بازیکنان باید میو و زوئی را از میان مجموعهای از رویدادهای جذاب و پرتنش در بدن عظیم این موجود عبور دهند و داستانگویی احساسی را با چالشهای پلتفرمینگ ترکیب کنند. در حین کاوش در فضای تاریک هیدرا، آنها به هسته هیولا میرسند. با عزم تازه و تیر و کمان قدرتمند، ضربهای قاطع به آن وارد میکنند که موجود را از درون نابود میسازد و آنچه به نظر میرسید عذابی اجتنابناپذیر است، به یک پیروزی دشوار تبدیل میکند.
Factory Warden
در میانه چپتر چهارم بازی، باس فایت نگهبان کارخانه به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین باسهای بازی Split Fiction در کل داستان در مقابل شما قرار میگیرد. این باس فایت مکانیکی که بیشتر شبیه رباتی غولپیکر و تا دندان مسلح است، نه تنها یک مانع ساده در مسیر ماجراجویی شما خواهد بود، بلکه به عنوان یک دستگاه دفاع با قدرت نامحدود به حساب میآید که چالشهای مختلفی را سر راهتان قرار میدهد. هر فاز مبارزه با این باس فایت ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و مهارت و استراتژی شما را به چالش میکشد.
تنها مزیتی که زویی و میو در این نبرد نابرابر در اختیار دارند، شبکهای از منجنیقهای استراتژیک است که در سرتاسر این عرصه صنعتی بزرگ قرار دارد. این دستگاهها به آنها اجازه میدهند تا به هوا پرتاب شده و به نقاط ضعف نگهبان دسترسی پیدا کنند، اما حتی این قابلیتهای کاربردی هم نمیتوانند تأثیر زیادی در آسانتر شدن نبرد داشته باشند. نگهبان کارخانه بسیار سریع و بیرحم است و در میدان نبرد به سرعت حرکت میکند، به طوری که میو و زویی مجبورند به طور مداوم موقعیت خود را تغییر دهند تا از عقب نمانند.
در این مرحله، حتی محیط نیز به نفع شما عمل نمیکند. قهرمانان باید علاوه بر تمرکز بر حملات دقیق و هماهنگ با استراتژیهای مشخص، با تعدادی از حواسپرتیهای خطرناک نیز مقابله کنند. پهپادهای مکانیکی که به شدت به سمت بازیکنان شلیک میکنند و حوضچههای اسید خورنده در میدان نبرد پراکندهاند، هر اشتباه میتواند آسیبهای قابل توجهی به همراه داشته باشد.
درست زمانی که حس میکنید در یک قدمی پیروزی هستید، نگهبان کارخانه چالش نهایی این مرحله را به نمایش میگذارد. پس از اینکه بتوانید از این فاز مبارزه نیز جان سالم به در ببرید، میو و زوئی یک فرصت محدود به دست میآورند تا نگهبان را به پرس هیدرولیکی بکوبند و یک بار برای همیشه این نبرد فرسایشی را به پایان برسانند.
Dark Mio
در چپتر ششم بازی، میو با تنشهای عاطفی زیادی دست و پنجه نرم میکند که در نهایت او را به رویارویی با یکی از عجیبترین و خلاقانهترین باسهای بازی Split Fiction میکشاند، که در واقع موجودی رباتی غولپیکر به نام میو تاریک است. اگرچه این باس فایت از نظر اصالت چندان منحصر به فرد نیست و نمیتوان آن را به عنوان یک باس خلاقانه در نظر گرفت، اما میو تاریک به عنوان نمونه سایبورگی قهرمان بازی، یکی از چالشبرانگیزترین حریفان قدرتمند در این عنوان به شمار میآید.
زنده ماندن از حملات ویرانگر او به خودی خود یک چالش بزرگ است، اما با تغییر فاز مبارزه، فرصت محدودی برای میو فراهم میشود تا به داخل بدن میو تاریک نفوذ کرده و به سیستمهای عصبی این باس فایت دسترسی پیدا کند.
پس از این لحظه، نبرد با این باس فایت به چالشی دشوار و طاقتفرسا تبدیل میشود. طوفانی از حملات بیوقفه در داخل و خارج از میدان مبارزه رخ میدهد که زویی به طور مکرر به باس فایت شلیک میکند، در حالی که میو در داخل سیستم عصبی او در حال خرابکاری است. نهایتاً این نبرد با پیروزی بزرگ قهرمانان به پایان میرسد و به عنوان یک نقطه عطف نمادین و واقعی برای میو شناخته میشود، که در نهایت به او ارادهای قوی برای پیشرفت میدهد.
Rader
باس فایت رادار به عنوان یک شخصیت مرموز با ویژگیهای یک مغز متفکر شرور و حیلهگر در بازی معرفی میشود، کسی که نقشههای شوم او به عنوان یکی از باسهای بازی Split Fiction، موجودیت بازیکنان را به خطر میاندازد. اما با پیشرفت داستان، او به عنوان یک آنتاگونیست ناکارآمد و در عین حال بدخواه، شخصیت واقعی خود را به وضوح نشان میدهد. باس فایت رادار با ناامیدی سعی میکند به دنیای شبیهسازی شده میو و زویی نفوذ کند و در تلاش است تا مانع از بین رفتن ماشین بزرگش شود. مبارزه با این باس فایت بدون شک به عنوان یکی از شدیدترین و طولانیترین نبردهای بازی به حساب میآید.
تورنمنتی خستهکننده و غیرقابل پیشبینی که در آن هر لحظه نمیدانید رادار از کدام نقطه به شما حمله میکند. در این نبرد عجیب، رادار با بهرهگیری از هر ترفند و تاکتیک، به طور مداوم شما را در حالت عدم اطمینان نگه میدارد و دیوار چهارم را به عمد میشکند. در حالی که انتظار نداریم شخصیتها در بازی و حتی باس فایت با گیمرها ارتباط برقرار کنند، این باس فایت به خوبی میداند چگونه ما را در حالت ترس از نفوذ به بازی نگه دارد.
این نوع بازی روانی پیشتر در متال گیر سالید ۱ نیز تجربه شده بود، جایی که باس فایت به گونهای رفتار میکرد که انگار به فایلهای ذخیره شما دسترسی دارد و میتواند همه چیز را پاک کند.
این مبارزه بهطور یکپارچه در سبکهای گیمپلی تغییر میکند، از سکانسهای تیراندازی پرهیجان گرفته تا چالشهای پیچیده پلتفرمینگ و بخشهای ساید اسکرول با الهام از سبکهای قدیمی، شما را در وضعیتی قرار میدهند که مدام استراتژی خود را تغییر دهید. برای پیروزی در برابر این باس فایت به استقامت و واکنشهای تیز در گیمپلی نیاز دارید، بهویژه در لحظهای هیجانانگیز که شما از خود صفحه نمایش به عنوان سلاحی برای شکست او استفاده میکنید.
این نبرد نهایی در بازی تنها یک آزمون ساده نیست، بلکه در واقع زمانی است که بازی به عنوان یک معلم، امتحان آخر سال را از شما میگیرد و توقع دارد تا همه چیزهایی را که تا به حال یاد گرفتهاید، به کار ببندید. این رویارویی بهعنوان نقطه اوج مناسبی برای سفر شما عمل میکند و تمامی مکانیکها، مضامین و شگفتیهایی را که تاکنون ماجراجویی شما را شکل دادهاند، به هم متصل میکند.